اجزای متشکله یک کلنی زنبور عسل
درباره فعالیت ها و رفتار های زنبور عسل همیشه علاقه زیادی برای مشاهده و بررسی وجود داشته است. هرچه اطلاعات ما نسبت به طبیعت واقعی این حشره بیشتر می شود, عقاید و درک ما درباره اینکه در کندو چه می گذرد تغییر می یابد.
بررسی کنندگان اولیه, فعالیت ها و رفتار های زنبور عسل را براساس تجربیات و ارزش های انسانی تعبیر می کردند. آنها اصلاحاتی مانند عصبانی می شود, یا به روش غیر متمدنانه عمل می کند را برای دفاع کلنی به کار می بردند و یا ساختن شانه های مومی را به زیرکانه, هوشمندانه و ماهرانه توصیف می کردند.
زنبوران عسل دارای دستگاه های حساس و سیستم عصبی هستند و نسبت به نور, بو, ارتعاشات, تماس و احتمالا نیروهای الکتریکی و الکترومانیتیک عکس العمل نشان می دهند. مکانیسم واقعی این که چگونه این تحریکات به وسیله سیستم عصبی دریافت و با آنها برخورد می شود, شناخته نشده است.
تصور نمی رود که زنبورها بتوانند تصمیم بگیرند و بیشتر احتمال می رود که اینها موجودات آدمک مانندی هستند که تمام فعالیت های آنها برنامه ریزی شده است.
زنبوران عسل نیز به وسیله عوامل ارثی, فرومون ها, تغییرات شبانه روزی, طول مدت روشنایی, درجه حرارت و تجمع کنترل می شوند. این مهم است که اجزاء کلنی جداگانه بررسی شود تا معلوم گردد که هیچ یک از این سازمان ها مستقل از دیگران کار نمی کنند.
زنبور عسل ملکه
ملکه سال ها قبل از آنکه وظیفه اش در کلنی دانسته شود به وسیله زنبورداران شناخته شده بود. محققین قدیمی این زنبور را سلطان و پادشاه زنبوران می دانستند, زیرا اگر این زنبور ناپدید می شد افراد کلنی وظایف خود را به خوبی انجام نمی دادند. ارسطو اشاره ای دارد مبنی براین که این زنبور مادر دیگر زنبوران است و بر کارگران فرماندهی می کند.
چارلزباتر در سال ۱۶۰۹ در انگلستان به دنیا اعلام نمود, موجودی که در کندو شاه زنبوران گفته می شود باید ملکه خوانده شود چرا که این حشره ماده است. او خیال می کرد که همه کارگران ماده بارور هستند و پس از جفت گیری با نرها تخم گذاری می کنند.
حدود ۱۳۰ سال بعد این فکر پیش آمد که تخم ها را ملکه می گذارد, ولی نرها آنها را در داخل سلول ها تلقیح می کنند.در سال ۱۷۷۱ زنبوردار دربار ماری تزار در وین, بنام آنتون جاشا اعلام داشت که او چگونه ملکه جوانی را دیده است که از کندو خارج شده و پس از بازگشت جفت گیری کرده بود.
وقتی که ملکه زنبور عسل به رشد کافی رسید, با آرواره ها درپوش سلول خود را می برد و از آن خارج می شود. در بسیاری از مواقع درب سلول تا چند روز پس از خروج ملکه, در دهانه سلول باقی می ماند. پس از خروج از سلول, ملکه ابتدا مقداری عسل می خورد, پس از آن شروع به گردش در داخل کلنی می کند و در فاصله کوتاهی به جستجوی رقبای بالقوه خود می پردازد و آنها را می کشد.
اگر چه وقتی ملکه در شرایط بچه بیرون کردن تولید می شود, تا وقتی که ملکه مادر کلنی را ترک نکرده است, این ملکه جوان در داخل سلول باقی می ماند و کارگران قبل از خروج به او در همانجا غذا می دهند. این تغذیه, خارج شدن ملکه را از سلول چند ساعت تا چند روز به تعویق می اندازد.
در این حالت اگر دو تا سه ملکه دیگر نیز به همین ترتیب تولید شده باشند, کارگران آنها را نیز تغذیه کرده و مانع از خارج شدنشان می گردند. در شرایط مساعد ملکه مادر و عده ای از زنبوران کارگر, کندو را ترک می کنند تا لانه جدیدی برای خود بسازند. ملکه های دیگر داخل کندو که در سلول خود محبوس هستند, یکی پس از دیگری با عده ای از کارگران خارج می شوند و این زنبورها همانهایی هستند که زنبورداران آنها را بچه دوم, بچه سوم و… می نامند.
وقتی تولید ملکه به منظور جایگزینی ملکه قدیمی صورت می گیرد ملکه تازه خارج شده به ملکه قدیمی یعنی مادر خود کاری ندارد اما اگر به ملکه دیگر برخورد کند با آنها می جنگد تا یکی از آنها فاتح شود و پس از آن در جستجوی سلول ها بسته ملکه برمی آید و نوزاد ملکه داخل آنها را می کشد. گاهی اتفاق می افتد که ملکه و دخترش با هم در یک کلنی می سازند و مدتی زندگی می کنند. در بررسی منابع, درباره رفتار ملکه جوان, تعجب آور اینکه بین ملکه های کلنی های مختلف تفاوت های فاحشی مشاهده می گردد.
هنگامی که چند ملکه به طور همزمان از سلول خارج شوند یا در حال خروج باشند, صدای خاصی تولید می کنند که اصطلاحا تنوره کشیدن یا piping نامیده می شود. این صداها توسط ارتعاش در آوردن صفحات کوچک زیر سینه تولید می شود که در برخورد با سطح تکیه گاه شدت پیدا می کند.
در این موقع ملکه های جوان نسبت به صداهایی که حدود ۶۰۰ الی ۲۰۰ دور در دقیقه ارتعاش داشته باشند عکس العمل نشان می دهند. در مواقعی که این صداها تولید می شوند کارگران برای چند ثانیه کارهای خود را رها کرده و در جای خود بی حرکت می مانند. برای تاثیر و اهمیت این رفتار توضیح روشنی وجود ندارد. بعضی از محققین عقیده دارند که ملکه ای رقبای خود را به مبارزه می طلبد و دیگران به او جواب متقابل می دهند.
در بیشتر موارد, جفت گیری ملکه جوان در فاصله ۶ تا ۱۰ روز پس از خروج ملکه از سلول صورت می گیرد, اگر چه ممکن است این عمل بین سه روزگی تا ۱۱ روزگی تغییر کند. قبل از پرواز جفت گیری, ملکه چندین پرواز آشنایی انجام می دهد که ۲ تا ۳۰ دقیقه ممکن است طول بکشد. پرواز یا پروازهای جفت گیری ممکن است ۵ الی ۲۰ دقیقه طول بکشد. بیشتر پروازهای جفت گیری در روزهایی که درجه حرارت بیشتر از ۲۰ درجه سانتی گراد باشد و در ساعات بین ۴ الی ۲ بعدازظهر صورت می گیرد.
این پدیده برای زنبوردارانی که به صورت تجارتی ملکه تولید می کنند, مسئله ایجاد می کند. اگر شرایط هوا در این مرحله حساس جفت گیری مساعد نباشد, ملکه ممکن است اصلا جفت گیری نکند و یا اینکه نتواند به قدر کافی اسپرم ذخیره کند. در خلال جفت گیری ملکه به اندازه مصرف تمام عمرش اسپرم دریافت می کند که آنها در در کیسه ذخیره اسپرم جای می دهد و در آنجا اسپرم مانند قسمتی از بافت های بدن خودش می شود. در حالی که به طور معمول زنبورداران حرفه ای ملکه کندوهای خود را هر یک, دو یا سه سال یکبار عوض می کنند.
تخمگذاری ملکه معمولا ۲ الی ۳ روز پس از بازگشت از جفت گیری به کندو شروع می شود و تا آخر عمر, مگر در آخر پاییز در مواقع نبودن گرده ادامه دارد. گاهی حتی پس از ۱۴ ساعت نیز شروع به تخمگذاری می کند.
ملکه زنبور عسل در حال تخمگذاری
قبل از جفت گیری به نظر می رسد که کارگران توجه چندانی به ملکه ندارند اما به محض اینکه ملکه جفت گیری کرد و شروع به تخمگذاری نمود, زنبوران کارگر جوان به دور او حلقه می زنند و مرتبا او را با شاخک های خود آزمایش می کنند و با خرطوم خود او را آرایش می کنند و یا می لیسند. آنها مرتبا به او غذا می دهند, فضولات او را خارج می کنند و تخم هایی که به طور تصادفی رها شده اند در جای خود قرار می دهند.
وقتی ملکه یک سلول مناسب برای تخمگذاری پیدا می کند, شکم خود را در آن فرو برده و در آن یک تخم قرار می دهند. چون پوست تخم مرطوب است محکم به کف سلول می چسبد. استقرار دو تخم در یک سلول در مورد بعضی از ملکه ها گاهی پیش می آید. این مسئله بیشتر در مواردی اتفاق می افتد که یک ملکه سالم و جوان را از یک کلنی پرجمعیت برداشته در کندویی قرار می دهند که جمعیت کارگران کم است.
ملکه زنبور عسل به لحاظ اینکه می تواند به میل خود جنسیت نوزادان خود را تعیین کند, منحصر به فرد است. در سال ۱۸۴۵ جان دیزرزون اعلام کرد که زنبوران نر از تخم های تلقیح نشده و زنبورهای ملکه و کارگر از تخم های تلقیح شده بوجود می آیند. نشو و نمای تخم های تلقیح نشده یا Parthenogenesis در میان حشرات غیر معمول نیست. بعضی از شته ها و شپشک ها نیز بدین ترتیب تولید مثل می کنند. کنترل جنس نوزاد به وسیله ملکه یک پدیده ساده نیست.
به طور معمول نوزادان نر در سلول های بزرگ که سلول نر گفته می شود به وجود می آیند.
ملکه قبل از تخمگذاری سلول را با سر, شاخک ها و یا پاهای جلویی آزمایش می کند. دلایلی در دست است که پاهای جلویی مانند کولیس عمل می کند و ملکه به کمک آن اندازه سلول ها را مشخص می کند و پس از آن تصمیم می گیرد که آیا در آن سلول تخم لقاح شده یا لقاح نشده قرار دهد یا نه. سوالی که بلاجواب مانده این است که او چگونه زهدان خود را از اسپرم پاک می کند که بلافاصله تخم لقاح نشده قرار دهد.
قبل از اینکه ملکه بتواند یک تخم نر بگذارد, باید یک سلول مناسب در دسترس باشد. در بهار هنگامی که دانه های گرده فراوان است, زنبوران کارگر در هر جایی که مناسب باشد سلول نر می سازند و ملکه بلافاصله آن را مورد استفاده قرار می دهد. اگر گرده کم باشد حتی با وجود سلول نر ملکه تخم نر در آن قرار نمی دهد. این موضوع در آخر پاییز و در مواردی که کلنی جمعیت کم داشته باشد اتفاق می افتد.
به نظر می رسد که ملکه در سطح قاب ها, سنجیده و با منظور مشخص حرکت می کند. سلول هایی که در آن تخمریزی شده بارها از روی آنها عبور می کند ولی تخم ریزی در فضای کره ای که مرتبا توسعه می یابد محدود می گردد.
منظور این است که ملکه روی مجموعه قاب های یک کندو در محدوده ای تخمریزی می کند که مجموعا یک کره را تشکیل می دهند. یکی از علائم یک ملکه خوب وضع تخمریزی آن است. در یک ملکه خوب وضع استقرار تخم ها و لاروها منظم و بهم فشرده است و سلول های خالی در بین آن کمتر دیده می شود.
ملکه علاوه براین که یک ماشین تخمگذاری است, کارخانه شیمیایی نیز می باشد. ماده یا موادی که ترشح می کند موجب این می شود که کلنی به صورت یک واحد متشکل در آید. برای تشخیص این که یک کلنی دارای ملکه است, تجربه عملی زیادی لازم نیست. ث گ باتلر ۱۹۵۴ در انگلستان به وسیله الکل اتیلیک از بدن ملکه ماده ای استخراج کرد که به کار بردن آن در کلنی بدون ملکه, موجب می شود که کارگران نتوانند ملکه جدیدی تولید کنند و نیز مانع رشد تخمدان کارگرانی می گردد که از کلنی خود جدا شده اند.
نامبرده این ماده را ماده ملکه یا queen substance نامید. امروزه معلوم شده است که این ماده از غدد آرواره ای ملکه ترشح می شود و نام شیمیایی آن ۹ Oxodecenoic acid و ۱۰ Hydoxy decenoic acid می باشد. این ماده در سطح بدن ملکه پخش می شود و زنبوران کارگر هنگام تغذیه آن را بین هم توزیع می کنند.
این ماده شیمیایی پایدار نیست و نیم ساعت پس از آنکه ملکه از کندو برداشته شود رفتار کارگران طوری تغییر می کند که نشان می دهد کارگران از حذف ملکه آگاه هستند.
زنبور عسل نر
زنبوران نر درشت تر و کوتاه تر از ملکه و کارگران هستند. به دلیل اختصاص یافتن این فرم برای جفت گیری, نرها فاقد سبد گرده, نیش و غده های موم ساز هستند. خرطوم آنها از خرطوم کارگران کوتاهتر و چشم های آنها خیلی بزرگتر است. در داخل کندو بیشتر در منطقه پرورش نوزادان جمع می شوند و زنبوران پرستار ۲ تا ۲۶ روزه با برگرداندن نوش از چینه دان خود به آنها غذا می دهند.
اولین پرواز در این افراد بعدازظهر ها بین ۴ تا ۱۴ روزگی بسته به شرایط جوی صورت می گیرد. پرواز آشنایی آنها کوتاه و حدود ۶ تا ۱۵ دقیقه طول می کشد و حال آنکه پرواز جفت گیری حدود ۳۰ تا ۶۰ دقیقه طول می کشد. در هنگام پرواز نرها صدای بخصوصی تولید می کنند که با کارگران متفاوت است و ظاهرا بال زدن آنها با تواتر متفاوتی صورت می گیرد.
پرواز جفت گیری بعد از ۱۲ روزگی صورت می گیرد. قبل از این پرواز ها, نرها عسل فراوان می خورند و شاخک ها و چشم های خود را خوب پاک می کنند. در جهت یابی ها برای پیدا کردن محل تجمع نرها از علائم زمینی و بیشتر از خورشید استفاده می کنند.
دلایلی در دست است که نشان می دهد نرها جاهای مخصوصی را از طریق فرومون جنسی مشخص می کنند. اینکه مناطق مشخص شده ملکه را جلب می کند یا خیر به روشنی مشخص نشده است. ملکه ممکن است با نرهایی جفت گیری کند که مربوط به کلنی های در فاصله ۱۵ کیلومتری باشند.
به طور متوسط یک حشره نر در فاصله ۲۱ روزگی خود ۲۵ پرواز انجام می دهد و ۹۶ درصد آنها به کندوی خود برمی گردند. جفت گیری موفقیت آمیز منجر به مرگ او می شود زیرا آلت تناسلی اش از بدن جدا می شود و همچنان که زنبورهای کارگر با از دست دادن نیش خود در اثر خونریزی میمیرند, نرها هم به همین ترتیب از بین می روند. با توجه به اینکه ۹۶ درصد آنها به کندو برمی گردند, معلوم می شود که درصد ناچیزی می توانند وظایف طبیعی خود را انجام دهند.
زنبور عسل کارگر
زنبوران کارگر کوچکترین ولی فراوان ترین افراد در یک کلنی هستند. این حشرات ماده های از لحاظ جنسی ناقصی هستند که در شرایط عادی قادر به تولید تخم نیستند. در بین آنها زندگی اجتماعی به قدری خوب توسعه پیدا کرده که هیچ یک از آنها زندگی انفرادی ندارند. عادات و رفتار در آنها چنان برنامه ریزی شده است که احتیاج به مدیر و یا دیکتاتور ندارند. عملا تمام فعالیت های داخل کندو به وسیله کارگران صورت می گیرد.
منبع : مرتضی اسماعیلی